پروردگارا میخواهم آنگونه زنده
ام نگاه داری که نشکند دلی
از زنده بودنم و آنگونه بمیرانی
که به وجد نیاید کسی
از نبودنم..........
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬═♥╬
عمرت را داده ای
تا آنی شوی
که
اکنون هستی.
ارزشش را داشت؟
امشب آسمان ابریست....!
ابری از ره آمد
ابری از رنگ سیاه
مثل شب تیره و تار
ماه خاموش شده
آسمان تاریک است
مثل یک شب شده است
تار تار پر غم و آه
آسمان دلگیر است
آسمان می بارد
مثل خون از دل ابر
شاید این ماه کمی غمگین است
ماه از ما دور شد
مثل یک ابر سپید
رفت و رفت تا دل شب
تا شود دور ز خویش
از غم تنهایی
از هراس تقدیر
رفت و رفت با یه امید
تا شود ماه کسی
کاش ماه می دانست
که فقط ماه من است
و برای دگران مثل یک رهگذر است
عشق نابود شده
وستاره پیداست
و درون دل من آن ستاره زیباست
احساس نَـ ـ ـ ـــبودَنت
تمام غزلهایم را تَمَســـ ـ ـخُر میکند...
قافیه ها را باید بدون تـُ ـو
... به دار کشید!!!
قصه ی لیلی و مجنون
چند صباحی است که به خوابـــ ـ ـ رفته...
باید تیشه ی بـ ُـ ـ ــغض بر دوش گرفت
فَرهــــادیــ ـ ـ دیگر باید...!
نظرات شما عزیزان: